اگزيستانسیاليستها مي گويند كه ما با "خودِ مفهومي" مواجه مي شويم. به تعبير كيركگور ما در خانواده مي گوييم من "فرزند" خانواده، "مادر" خانواده و ... هستم كه بايد مثل فرزندها، مادرها و .... عمل كنم وقتي ميهمان هستم، بايد ميهمانانه رفتار كنم و وقتي ميزبان هستم، بايد ميزبانانه رفتار كنم. در هر اوضاع و احوالي بايد يك برچسبي بر خودم بزنم و منطبق با آن رفتار كنم (خريدار، فروشنده، شاگرد، فرزند، پدر و مادر، كارمند و رئيس و ....)
قانون پذیرش: یعنی بدانیم قدم و مرحله اول هشیاری حضور تسلیم و پذیرش است. یعنی پذیرش اتفاق لحظه حال و موازی شدن با آن بدون قید و شرط قبل از قضاوت و بدون ستیزه و مقاومت.
قانون صبر: این قانون به معنای ستیزه نکردن و مقاومت نکردن و نداشتن واکنش است و به معنای تحمل یا تاخیر نیست. یعنی اجازه دهیم « صبر کنیم » تا خرد هستی که بر اثر تسلیم از ما عبور می کند بجای دخالت واکنش شرطی عمل کند.
خلاصه معنای سه بیت فوق این است كه انسان هنگام نماز با گفتن تكبیر از هرگونه انانیت، “خود“یت، “فرد“یت و جزئیت ـ در مقابل كلیّت ذات حق ـ میگذرد و “خود“ را ـ كه مهمترین كیفیت نهفته در آن “شهوت“ و “آز“ است ـ ذبح و قربانی میكند؛ “خود“ را به وحدانیت تسلیم میكند. به عبارت دیگر، در نماز انسان نسبت به “هستی“ مشعر خویش، غیر مشعر میگردد. اما واقعهٔ پایانی داستان حكایت بر آن میكند كه دقوقی هنگام نماز در چنان كیفیت قربانشدگی “خود“ و “لااشعاری“ نسبت به “خود“ نیست. (و به دلیل همین واقعه است كه میگوییم دقوقی در اتصال به حقیقت و استغراق در حقیقت مطلق نیست).
مبحث وحدت و کثرت وجود از مسایل مهم فلسفی و دارای سابقه طولانی د رتاریخ این علم است. در این مقاله ابتدا نظریات مختلف از دیدگاه حکمای قبل از اسلام مثل فیثاغورث و یا تفکر هندی مورد بررسی قرار می گیرد. بعد از آن به مبحث وحدت و کثرت وجود از نظرگاه حکمت مشاء و اشراق پرداخته می شود که نظرات دانشمندان بزرگ اسلامی مانند شیخ شهاب الدین سهروردی در آن ذکر می گردد. سپس از نگاه عرفان اسلامی و حکمت متعالیه باتأسی به افکار مرحوم ملاصدرا و ابن عربی پرداخته می شودکه به صورت مفصل نظرات ملاصدرا مورد مداقه قرار می گیرد. در پایان مقاله نیز از اصول فکری ملاصدرا نتیجه گیری نهایی به عمل می آید.
محمد بن منّور نیز در «اسرار التوحید» به نقل از ابوسعید آورده است:
« جدم شیخ الاسلام ابوسعد رحمه الله علیه گفت که روزی شیخ ما ابوسعید- قدسّ الله روحه العزیز- در نیشابور مجلس می گفت. دانشمندی فاضل حاضر بود. با خود می اندیشید که این سخن که این مرد می گوید، در هفت سُبع قرآن نیست. شیخ، حالی روی بدان دانشمند کرد و گفت: ای دانشمند! بر ما پوشیده نیست اندیشه خاطر تو. این سخن که ما می گوییم در سُبع هشتم است! آن دانشمند گفت: سُبع هشتم کدام است؟ شیخ گفت: هفت سُبع آن است که ( یا ایَها الرسول بلَغ ما انزل الیک ) و هشتم سُبع آن است که ( فاوحی الی عبده ما اوحی ). شما مپندارید که سخن خدای عزّ و جل معدود و محدود است. »
هفت سبع : هفت حصه (بخش ، نصیب) قرآن مجید که آن را هفت منزل گویند و قاری در یک هفته ختم قرآن می کند.
یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک: آنچه از جانب پروردگارت به سوی تو نازل می شود ابلاغ کن. بلغ : برسان ، تبلیغ کن
فا وحی الی عبده ما اوحی: و خدا به بنده خود هر چه باید وحی کند، وحی کرد
1-المنة لله که در میکده باز است زان رو که مرا بر در او روی نیاز است
2-خمها همه در جوش و خروشند ز مستی وان می که در آن جاست حقیقت نه مجاز است
3-از وی همه مستی و غرور است و تکبر وز ما همه بیچارگی و عجز و نیاز است
4-رازی که بر غیر نگفتیم و نگوییم با دوست بگوییم که او محرم راز است
5-شرح شکن زلف خم اندر خم جانان کوته نتوان کرد که این قصه دراز است
6-بار دل مجنون و خم طره لیلی رخساره محمود و کف پای ایاز است
7-بردوختهام دیده چو باز از همه عالم تا دیده من بر رخ زیبای تو باز است
8-در کعبه کوی تو هر آن کس که بیاید از قبله ابروی تو در عین نماز است
9-ای مجلسیان سوز دل حافظ مسکین از شمع بپرسید که در سوز و گداز است
#حافظ
شرح غزل شماره 40 دیوان حافظ
1_ المنه لله: شکر خدا روی نیاز داشتن: برای نیاز خود به سوی متوجه شدن، از اظهار نیاز شرم نداشتن معنی بیت : شکر خدا که در میکده باز است و من برای نیازم رو به آن در می کنم
2_ #حقیقت: مفهوم و معنای نخستین و واقعی شیء است. مثل سنگ آن شیء که در طبیعت موجود است. به تعریف استاد شفیعی کدکنی " حقیقت آنست که استعمال آن بر طبق وضع واضع باشد یهنی استعمال کلمه در همان مفهومی که واضع لغت آن را به کار برده بی هیچگونه تصرفی در مورد استعمال آن" (صور خیال در شعر فارسی...ص 97) #مجاز: در برابر حقیقت است با علاقه و ارتباط معنی (غیر واقعی) چنانکه در کلمه سنگدل معنی مجازی از سنگ خواسته شده است. یعنی دلی سخت مثل سنگ. جوش و خروش دارند: اشاره به جوشیدن می در درون خم است. معنی بیت: خم ها همه از مستی در جوش و خروشند و شرابی که در آنهاست حقیقی است نه مجازی. 3_ __
4_ اشاره بیت به راز داری صوفیان است."دکتر زرین کوب به نقل از حدیقه الشیعه می نویسد:" این گروه اظهار زهد می کردند و اعتقاد باطل خود را پنهان می داشتند و در زیرزمین ها با یکدیگر از عقاید باطله خود سخن می گفتند تا زمان شبلی رسید و بعضی از رازهای ایشان که افشای آن را بی صرفه نمی دانستند بر سر منبر بیان کرد و پیش از او بعضی از روسای این فرقه به کنایه و رمز، بعضی از اسرار خود را که همه کفر محض بود در مجالس ادا می کردند و خود را در آن حالت مست و مدهوش می ساختند." (دنباله جستجو در تصوف ایران...ص 32 و 33)
5_ بیان چین و شکن زلف حلقه حلقه معشوق را کوتاه نمی توان کرد، زیرا این قصه طولانی است هم چنانکه زلف جانان دراز است شرح چین و شکن آن هم به درازا می کشد. به تعبیر عرفانی سخن از اسرار آفرینش طولانی خواهد بود
6_ دنباله بیت بالاست که گفت شرح معاشقه با زلف و جمال معشوق را نمی توان مختصر کرد، و در این بیت به عنوان توضیح مختصر اندکی از داستان لیلی و مجنون و عطق .حمود به ایاز را مثال میزند. کف پای ایاز: اشاره به سائیدن چهره سلطان به کف پای ایاز دارد.
7_ دیده چو باز بر دوختن :اشاره به اینکه برای شکاری کردن باز چشم او را می بستند و گوشت پرنده ای را که می خواستند باز را برای شکار آن تربیت کنند اندک اندک به او می دادند. معنی بیت: از لحظه ای که چشم من به رخ زیبای تو افتاد همه عالم در نظرم حقیر آمد ومثل اون بازی که چشمش را می بندند ،چشم منم بسته شده و تنها تو را میخواهد.
8_ قبله:جهت نماز . و ابرو: بخاطر شکل منحنی که دارد به محراب نماز که دارای طاقی ظریف و منحنی است تشبیه شده است قبله ابرو : اشاره به ابرویی که شبیه محراب به سوی آن نماز می کنند و نیاز خود را میخواهند معنی بیت: کسی که به کوی تو که مثل خانه کعبه مقدس است بیاید، چون به قبله ابروی تو توجه دارد به نماز و عبادت مشغول است.
9_ای اهل مجلس اندوه دل حافظ بیچاره را از شمع که در حال سوختن است بپرسید ، چون دل من همانند آن شمع در حال سوختن است
چالش مولانا با فلسفه : موضوعی که میخواهیم مورد بررسی قرار دهیم، چالش مولوی با فلسفه است. این حکایت به قول حافظ به عالم ثمر شد. اصولاً این کار مولانا در باب فلاسفه امر بدیع و تازهای هم نیست، جَوّ روحی و جَوّ حاکم بر اندیشهی آن زمان همینطور بوده است. بعد از حملهی تند غزالی به فلسفه در «تهافت» و تا حدودی در «المنقذ»، راه باز شد و جسارت بیشتری در اندیشمندان پیدا شد که حملات مکرری را بر فلسفه و فلاسفه وارد کنند. شیخ شهابالدین عمر سهروردی -البته هربار که اسم ایشان میآید باید تبصرهای هم بزنیم که شیخ اشراق (متوفی به سال ۶۳۲) غیر از ایشان کتابی به نام «رشف النصایح الایمانیه» در طعن و انکار فلسفی و فلسفه نوشت-، نجمالدین رازی نیز در «مرصاد العباد» حملات تندی دارد و همچنین بهاءالدین ولد، پدر مولانا که سلطان علمای بلخ محسوب میشده است؛ البته مهمتر از اینها کتاب تهافت غزالی است
با توجه به افزایش روز افزون منابع مجازی در مورد عرفان به ویژه درباره شاعر بزرگ ایرانی مولانا جلال الدین مشهور به مولوی و بیان مطالب غیر کارشناسی درشبکه های مجازی، برآن شدیم تا با استفاده از سخنان اساتید مطرح عرفان و مولوی شناسان با اطمینان از صحت مطالب و منابع چکیده ای از شرح حکایات مثنوی، فیه ومافیه، ابیات دیوان شمس و فایلهای سخنرانی در این خصوص و سایر عرفا را در اختیار علاقمندان قرار دهیم.