اینجا هم باز عوامل فراوانی هست که به همه نمیتوان بپردازم.
1_خودشیفتگی
_اولینش خودشیفتگی است «narcissism». به این معناست که شخص شیفتهی خودش میشود و این عشق به خودش، او را از بین میبرد. در حالت افراطی به این میانجامد که فرد بقیه افراد را شی میبیند نه شخص، در واقع فکر میکند دیگران اشیایی هستند که مقاصد من را برآورده میکنند تا وقتی اهداف من را برآورده میکنند، استفاده میکنم بعد آنها را دور میاندازم. این افراد نمیفهمند انسانهای دیگر هم درست احساسات و عواطف و هیجانات، خواستهها و نیازهای آنها را دارند.
لب سخن كركگور اين است كه همة انسانها هر وقت كه به زندگي خود رجوع كنيم خود را در يكي از اين سه مرحله ميبينيم: الف) مرحلة زيباييشناختي / استحساني / ذوقي. در اين مرحله انسان در همة كنش و واكنشهايش فقط و فقط ترازوي لذت و الم را دارد و همة انتخابهايش بر اين اساس است و طبعاً چيزي را انتخاب ميكند كه بيشترين لذت يا كمترين الم را حاصل كند. لذات مورد نظر كركگور را قبلاً من با اصطلاح ديگري ياد كردهام: لذات اجتماعي جمعي (امنيت، رفاه، نظم و به نظر كساني عدالت و آزادي)، لذات اجتماعي فردي (ثروت، قدرت، جاه و مقام، حيثيت اجتماعي، شهرت، محبوبيت و علم) و لذات فردي (آرامش، شادي، رضايت باطن، اميد و معناداري زندگي). كركگور اين مرحله را مرحلهاي ميدانست كه انسانها دير (تا دم مرگ) يا زود پي ميبرند كه اين مرحله هرگز به مراد خود نميرسد و كسي كه در آن به سر ميبرد بالامآل ناكام خواهد بود.
با توجه به افزایش روز افزون منابع مجازی در مورد عرفان به ویژه درباره شاعر بزرگ ایرانی مولانا جلال الدین مشهور به مولوی و بیان مطالب غیر کارشناسی درشبکه های مجازی، برآن شدیم تا با استفاده از سخنان اساتید مطرح عرفان و مولوی شناسان با اطمینان از صحت مطالب و منابع چکیده ای از شرح حکایات مثنوی، فیه ومافیه، ابیات دیوان شمس و فایلهای سخنرانی در این خصوص و سایر عرفا را در اختیار علاقمندان قرار دهیم.