این تمثیل بسیار زیبا و رسا در تبیین مقامات سلوک، از خود مولوی است. او محبوب دلنشین خود را به آهو تشبیه می کند:
چون شوم نومید از آن آهو که مشکش دم به دم در طلب میداردم از بوی و از بویایی ای؟ گر شود موسی بیاموزم جهودی را تمام ور بود عیسی بگیرم ملت ترسایی ای دیوان کبیر، غزل ۲۸۰۷
این طلب و مجذوبیت، در سه منزل و مرحله ظاهر می شود:
در مرحله اول، شخص رد پای آهو را می گیرد و می دود. ولی آهو خواستارانِ خود را همیشه با رد پا مشغول نمی دارد. پس از مدتی دویدن و طلبکاری، شخص طالب و عطشناک و دونده، از تعقیب ردپا بی نیاز می شود. از این پس، کمند تازه ای به گردن او می افتد و نشان تازه ای از آهو پیدا می کند که همان بوی عطر است. تا اینجا شریعت بود.از اینجا مرحله ی طریقت آغاز می شود. سالکانِ مرحله ی طریقت، با شنیدن بوی عطر به دنبال محبوب می دوند: همچو صیادی سوی اشکار شد.
گام آهو دید و بر آثار شد چندگاهش گام آهو در خورست بعد از آن خود ناف آهو رهبرست مثنوی، دفتر دوم،(ابیات ۱۶۱و۱۶۲)
و وقتی که این عطر، دویدن را سریعتر و شیرین تر و مقصد را نزدیک تر کرد، رفته رفته شبح آهو از دور به چشم می رسد. سالک، ملتهب تر و مشتاق تر می شود. تیزتر گام برمی دارد وتندتر می دود. نزدیک تر می شود تا آن که خود را در میدان مغناطیسی وجود آهو می بیند. آنجاست که به وادی حقیقت پا می نهد. از اثر عبور کرده، به صاحب اثر می رسد.
با توجه به افزایش روز افزون منابع مجازی در مورد عرفان به ویژه درباره شاعر بزرگ ایرانی مولانا جلال الدین مشهور به مولوی و بیان مطالب غیر کارشناسی درشبکه های مجازی، برآن شدیم تا با استفاده از سخنان اساتید مطرح عرفان و مولوی شناسان با اطمینان از صحت مطالب و منابع چکیده ای از شرح حکایات مثنوی، فیه ومافیه، ابیات دیوان شمس و فایلهای سخنرانی در این خصوص و سایر عرفا را در اختیار علاقمندان قرار دهیم.